یه نصیحت

ساخت وبلاگ
                                               سلامنمیدونم که می دونید یا نه اما من طرفدار دو آتیشه ی والیبالم.یه ورزش مهیج که فکر میکردم فضاش خیلی سالم تر از فضای فوتباله.هه!فکر میکردم.دیروز اما یه اتفاق افتاد که واقعا اعصابم رو ویران کرد و دلم رو به درد اورد.دیروز سر یه امتیاز،یه امتیاز نا قابل همشهریان به ظاهر محترم‌آقای معروف،کاپیتان تیم ملی،همون کسی که خون دل ها خورد چه توی تیم ملی چه توی همین ارومیه شروع کردند به توهین به ایشون.شروع کردند به پرتاب سنگ و در بطری به سمت ایشون و هم تیمی هاشون.اما به واقع این سنگ نبود که پرت میشد، زخم هایی بود به قلب کسی که اگه والیبال ما به اینجا رسیده همه و همش مدیون فداکاری ها و از خود گذشتگی های ایشون بوده.مردم ارومیه!فکر میکنم فراموش کردید که همین میر سعید معروف بود که با درد کمر و مصدومیت برای ایران به میدون رفت و افتخار آفرینی کرد.مردم ارومیه فکر کنم فراموش کردید تو لیگ ۹۳ با همین میر سعید معروف بود که به فینال راه پیدا کردید و با اختلاف کم دوم شدید.و مهم تر از همه این خود شما بودید که خواستار جدا شدن سعید معروف و دایی هاش،که نقش مهمی در اعتلای والیبال ارومیه داشتند،بودید.یادتون رفته چه برچسب هایی به آنها می چسبوندید ؟از برادران دالتون ها گرفته تا چه و چه و چه !؟؟حالا عجیبه که میگید چرا از ارومیه رفتی؟؟؟و شروع میکنید به هتاکی به خان یه نصیحت...
ما را در سایت یه نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dobaree00 بازدید : 100 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 20:41

  هی…!آدم در تنهايی است كه می پوسد و پوك می شود و خودش هم حاليش نيست.می دانی؟ تنهايی مثل ته كفش می ماند؛ يكباره نگاه می كنی می بينی سوراخ شده.يكباره می فهمی كه يك چيزی ديگر نيست. بيشتر آدمهای دنيا در هر شغلی كه باشند از خودشان هرگز نمی پرسند چرا چنين شغلی دارند. چيزهای ديگر هم هست كه آدم دنبال دليلش نمی گردد. يكيش مثلاً تنهايی است. . .خيلی ها فكر می كنند سلامتی بزر گ ترين نعمت است، ولی سخت در اشتباه اند. وقتی سالم باشی و در تنهايی دست و پا بزنی، آنی مريض می شوی، بدترين نحوست ها می آيد سراغت، غم از در و ديوارت می بارد، كپك می زنی...! عباس معروفی یه نصیحت...
ما را در سایت یه نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dobaree00 بازدید : 114 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 20:41

خیلی‌ها نمی‌دانند کجاست،‌ اما کسی نیست که نامش را نشنیده باشد، هر جا اسم ماست و کباب بیاید نام «گلپایگان» هم پیدا می‌شود. شمال، جنوب یا شرق و غرب ایران هم ندارد، ‌در تمام شهرها و جاده‌های ایران که سفر کنید،‌ حتما نام گلپایگان را پشت شیشه کباب‌خانه‌ها می‌بینید. این را هم بدانید که سفر به گلپایگان فقط برای خوردنی‌هایش نیست؛‌ بلکه جاذبه‌های طبیعی، تاریخی و گردشگری این شهر آنقدر زیاد است که می‌توانید یک سفر سه تا چهار روزه به آن ترتیب دهید. در هوای گرم تابستان، ‌گلپایگان پناهگاه خوبی است؛ چون از پایتخت و خیلی شهرهای دیگر خنک‌تر است و می‌توان از شلوغی کلان شهرها به این شهر آرام و خوش آب و هوا پناه برد. از چه راهی برویم؟ اگر خودرو شخصی داشته باشید،‌ از پایتخت پنج ساعت راه دارید تا به گلپایگان برسید و گرنه از ترمینال‌های اتوبوس شرق و جنوب تهران می‌توانید بلیت یک اتوبوس ولوو که صندلی‌های راحت دارد، بخرید و 6 ساعت در اتوبوس بنشینید تا به گلپایگان برسید. گلپایگان در استان اصفهان قرار دارد و به دو شهر خمین و خوانسار بسیار نزدیک است. مسیر، اینگونه است که از جنوب تهران خارج می‌شوید و پس از گذر از اتوبان تهران ـ قم، به سمت اصفهان می‌روید،‌ اما پیش از آنکه به اصفهان نزدیک شوید، یک راه ویژه برای گلپایگان وجود دارد که در سمت غرب جاده است. گلپایگان خط راه آهن یا فرودگاه ندارد،‌ بنابراین تنها راه رسی یه نصیحت...
ما را در سایت یه نصیحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dobaree00 بازدید : 118 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 20:41